یکی از نیازهای اساسی هر کسبوکار و تولید، تأمین مالی است که اصلیترین گام برای رشد و توسعه است. نظام مالی کارآمد به تجمیع و تخصیص بهینه منابع در اقتصاد منجر میشود.
تأمین مالی یکی از ارکان اصلی مدیریت مالی است که برای رشد، توسعه و بقای سازمانها و پروژهها حیاتی است. تأمین مالی مناسب، امکان اجرای طرحها و پروژههای جدید و تحقق اهداف بلندمدت را تأمین میکند.
گام اول و اساسی قبل از اقدام به تأمین مالی، شناخت و تحلیل موضوع تولید است. برای این منظور نیاز به ارزیابی و شناخت بازار، تحلیل تمایلات مصرفکنندگان، شناخت رقبا، بررسی انواع ریسک و آیندهنگری است.
در بازارهای مالی پیشرفته، عمده تأمین مالی اقتصاد از طریق اوراق بدهی و عرضه سهام صورت میگیرد، در حالی که در ایران بخش کمی از تأمین مالی از طریق اوراق بدهی و سهام صورت میگیرد و عمده تأمین مالی از طریق سیستمهای بانکی انجام میپذیرد و این موضوع سبب افزایش ریسک عدمبازدهی در سررسید بدهی میشود.
گذشته بر آن نبود نظارت بر وامهای دریافتی و درستی هزینهکرد آن، سبب دریافت و هزینه وام در جایگاهی غیر از محل مورد نظر، صورت میپذیرد که میتوان به دریافت وامهای در کشورمان، به دلیل نبود اطلاعات شفاف، نبود شرایط پایدار، عدمموفقیت در جذب سرمایهگذاران خارجی و وجود تحریمهای جهانی و بینالمللی، تصمیمگیری بلندمدت برای تولیدکنندگان و صاحبان مشاغل و کسبوکار بسیار سخت و پرچالش است.
تجربه معاملهگران حرفهای نشان میدهد تحلیلهای تکنیکال و فاندامنتال میتواند نقش مؤثری در موفقیت صاحبان مشاغل داشته باشد، اما وجود اخبار و اطلاعات ناخوشایند و سیگنالهای منفی بر تحلیلهای صاحبان سرمایه و تولیدکنندگان و صادرکنندگان تأثیرگذار است. به این ترتیب استفاده از تحلیل تکنیکال جهت الگوگذاری برای قیمت محصولات یا حجم معاملات و پیشبینی حرکات آینده بسیار مشکل خواهد بود.
با موارد مطرح شده ضمن رعایت اصول مدیریت سرمایه، سودآوری پایدار در بازار پرریسک و ناپایدار اقدامی بسیار پرمخاطره است.
در دنیای پرتلاطم بازارهای مالی اگر بتوانیم استعداد، انواع تحلیلها و مدیریت ریسک را به درستی در نظر بگیریم و به عنوان یک استراتژی معاملاتی، از آن بهره ببریم موفقیت بیشتری را به همراه خواهد داشت.
به عنوان مثال تولیدکنندگان کشاورزی و گلخانهداران با موضوعاتی مانند تحریم، اخبار ناخوشایند، کاهش واردات ابزارآلات کشاورزی و انواع بذر و کود و کاهش صادرات محصولات روبهرو هستند، همچنین در شرایط فعلی عدمناترازی انرژی و مشکلات مرتبط با قطع برق نیز بر کارگاههای تولیدی اثر نامطلوب فراوانی دارد.
حال با توجه به اینکه عمده سرمایه این بخش استقراض از نظام مالی کشور است، تعهدات تولیدکننده و بازپرداخت بدهی در سررسید مشخص دستخوش ریسک فراوانی میشود، این در شرایطی است که مشکلات مرتبط با ذات کشاورزی کاملاً نادیده گرفته شده و صرفاً به مسئله تأمین مالی پرداخته شده است.
* کارشناس اقتصادی